آموزش تبدیل سطوح در بازارهای مالی

بسیاری از معامله گران که از تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، با مفهوم تبدیل سطوح در بازارهای مالی آشنا هستند. این عبارت به معنای “شکست سطح حمایت و تبدیل آن به سطح مقاومت” و یا “تبدیل سطح مقاومت قبلی به حمایت جدید” است. اگرچه درک این تعریف به ظاهر ساده به نظر می‌رسد، اما درک چگونگی آن در عمل بسیار دشوار است. به گونه‌ای که حتی بسیاری از معامله‌گران با تجربه هنوز به درستی چگونگی این تغییر نقش را درک نکرده‌اند. 

تبدیل سطوح در پی شکست حمایت و مقاومت شکل می‌گیرد. شکست‌هایی که با تغییر در حجم معاملات، میزان عرضه و تقاضا و انتظارات سرمایه گذاران همراه است. بنابراین با بررسی تغییرات حجم، اخبار و رویدادها، تغییرات قیمتی و مقایسه آنها با نقاط شکست حمایت و مقاومت می‌توان سیگنال‌های ورود و خروج بازار را شناسایی کرد. 

در این مقاله در ابتدا به معرفی سطوح حمایت و مقاومت، اهمیت شناخت این سطوح و نحوه شناسایی آنها می‌پردازیم. در نهایت نیز به شناسایی نقاط تبدیل سطوح و نحوه انجام معاملات و سودگیری در این نواحی خواهیم پرداخت. بنابراین اگر به دنبال افزایش بازدهی معاملات خود هستید در این مقاله با ما همراه باشید.

سطوح حمایت

برای درک بهتر مفهوم تبدیل سطوح در بازارهای مالی، ابتدا باید بدانیم که سطح حمایت به چه معناست؟ حمایت معمولا در جایی شکل می‌گیرد که تقاضا برای خرید یک سهام یا رمزارز افزایش یابد و این فشار از میزان عرضه در بازار بیشتر باشد. به عبارت دیگر، قدرت خریداران در این شرایط از قدرت فروشندگان بیشتر است که از کاهش قیمت جلوگیری می‌کند.

در این سطح دو حالت رخ می‌دهد. اول اینکه خریداران در این سطح تمایل به خرید دارند و معتقد هستند که قیمت از این مقدار پایین‌تر نمی‌رود. از طرف دیگر، فروشندگان پوزیشن شورت خود را می‌بندند و از بازا خارج می‌شوند، زیرا معتقدند که بازار به اندازه کافی افت کرده و به زودی برگشت می‌خورد. زمانی که این دو موقعیت رخ دهد، سطح حمایت تشکیل می‌شود. این سطوح حمایتی از تحلیل تکنیکال قابل تشخیص هستند و تریدرها بر اساس این شناخت، سعی می‌کنند تا در این نقاط، به خرید بپردازند.

برای مثال، فرض کنید که بر اساس نظر تحلیل‌گران، قیمت 17 هزار دلار برای بیت‌کوین یک سطح حمایتی است. در این حالت، انتظار می‌رود قیمت بیت‌کوین از 17 هزار دلار پایین‌تر نرود و با افزایش تقاضا به سطح بالاتر برگردد.  

سطوح مقاومت

سطح مقاومت را می‌توان نقطه مقابل حمایت دانست. در این سطح عرضه بیشتر از تقاضاست و باعث توقف حرکت صعودی ارز یا سهام می‌شود. این مقاومت زمانی اتفاق می‌افتد که خریداران شروع به فروش ارز و دریافت سود خود می‌کنند. در این حالت روند صعودی متوقف می‌شود و قیمت به عقب باز می‌گردد. 

مقاومت‌ها سطوحی هستند که در آنها سفارش فروش بیشتر است. اما اگر محدوده مقاومت شکسته شود، می‌توانیم شاهد افزایش چشمگیر قیمت باشیم. شناسایی این سطوح می‌تواند یک سیگنال خروج از بازار برای تریدرها باشد. این سطوح در تحلیل نمودار یک دارایی نشان‌دهنده‌ی نقاطی است که سهم مربوطه طی صعودهای قبلی، موفق به شکاندن این سطح نشده و این سطح تبدیل به یک مقاومت شده که قدرت صعود سهم برای شکاندن این سطح و وارد شدن به سطح بعدی را نداشته است. بنابراین معامله‌گران، هنگام نزدیک شدن قیمت سهم به این محدوده، احتیاط می‌کنند و قدرت خرید کم می‌شود.

حال فرض کنید که قیمت بیت‌کوین از 17 هزار دلار به 20 هزار دلار برسد. در این نقطه یک سری از معامله‌گران پوزیشن خود را می‌بندند و باعث افزایش عرضه می‌شوند. در این حالت قیمت کاهش می‌یابد. به این منطقه که باعث برگشت قیمت و افزایش عرضه بیت‌کوین می‌شود، سطح مقاومت می‌گوییم. 

اهمیت سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

سطوح حمایت و مقاومت یکی از مفاهیم کلیدی مدیریت ریسک در بازار هستند. شناسایی دقیق این مناطق می‌تواند فرصت‌های تجاری مطلوبی را در اختیار معامله‌گران قرار دهد. این سطوح می‌توانند سیگنال‌های خرید و فروش تریدرها باشند. به این ترتیب که سرمایه‌گذاران معمولا سعی می‌کنند در سطوح مقاومت اقدام به فروش و در سطوح حمایت اقدام به خرید کنند.

این سطوح از مجموع چند نقطه در سقف و کف تشکیل می‌شوند و از اتصال این نقاط به یکدیگر، خطوطی تشکیل می‌شود که قیمت در هنگام برخورد با آنها واکنش نشان می‌دهد و برگشت می‌خورد. درواقع، افزایش تقاضا در سطوح حمایتی باعث افزایش قیمت و افزایش عرضه در سطوح مقاومتی باعث کاهش قیمت می‌شود. برای درک بهتر تبدیل سطوح در بازارهای مالی با ما همراه باشید.

شناسایی سطوح حمایت و مقاومت

جهت بررسی تبدیل سطوح در بازارهای مالی، ابتدا باید بتوانیم این سطوح را شناسایی کنیم. شناسایی و رسم دقیق سطوح حمایت و مقاومت داینامیک و استاتیک بسیار حائز اهمیت است، چراکه رسم اشتباه آنها می‌تواند باعث پیش‌بینی و تحلیل نادرست شود. در ادامه روش‌هایی برای شناسایی این مناطق معرفی خواهیم کرد.

انتخاب تایم فریم مناسب

قبل از رسم خطوط حمایت و مقاومت، شفاف سازی اهداف امری حیاتی است. معامله‌گران کوتاه مدت باید تایم فریم‌های پایین‌تر را انتخاب کنند. اگر تریدر روزانه هستید، تایم فریم ساعتی و روزانه برای شما مناسب‌تر است. اگر هم تریدر بلند مدت هستید، پیشنهاد می‌شود تایم فریم هفتگی و ماهانه را انتخاب کنید.

شناسایی مناطق قیمتی

نمودارهای کندل استیک، نشان‌دهنده روند بازار هستند. در میان این کندل‌ها، نقاطی که حجم معامله در آنها زیاد است با سطوح حمایت و مقاومت شناسایی می‌شوند. شناسایی 3 محدوده قیمتی می‌تواند عملکرد تریدر را تا حدودی مشخص کند.

سقف و کف قیمت

یکی از بهترین روش‌های شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، کف و سقف‌های قیمت هستند. نقاط بالاتر نشان‌دهنده بالاترین قیمت و کف‌های قیمتی نشان‌دهنده پایین‌ترین قیمتی هستند که در یک روند نزولی ثبت شده‌اند. 

 

میانگین متحرک Moving Average

میانگین‌های متحرک نیز یکی دیگر از ابزارهای شناسایی مقاومت و حمایت هستند. شما براساس تایم فریم‌هایی که تنظیم می‌کنید، می‌توانید سطوح حمایت و مقاومت مختلفی را در این تایم فریم‌ها پیدا کنید. تایم فریم را می‌توانید بر اساس اهداف خود روی 10، 20، 50، 100 و غیره تنظیم کنید.

خط روند

خط روند، یک خط اریبی است که بالاترین و یا پایین‌ترین نقاط قیمت را به یکدیگر متصل می‌کند. این خط اگر در پایین نمودار قرار بگیرد، یک سطح حمایت و اگر بالای نمودار قرار بگیرد، یک سطح مقاومت است.

شماره‌های رند

قیمت رند یک سهم یا ارز می‌تواند، سطح مقاومت و یا حمایت باشد. اعدادی چون 100 یا 50 اعداد رندی هستند که تریدرها به آنها عکس‌العمل نشان می‌دهند و معمولا آنها را به عنوان حد سود و ضرر خود استفاده می‌کنند. 

فیبوناچی

ابزار فیبوناچی انواع مختلفی دارد که پرکاربردترین آنها فیبوناچی اصلاحی و گسترشی است. فیبوناچی اصلاحی معمولا در بین تریدرهای کوتاه مدت محبوبیت دارد و سطوح حمایت و مقاومت را به صورت دقیق مشخص می‌کند.

 

تبدیل سطوح در بازارهای مالی به چه معناست؟

یکی از جالب‌ترین پدیده‌های مربوط به حمایت و مقاومت زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت دارایی از این سطوح فراتر برود. در این حالت، ما شاهد تغییر نقش سطوح حمایت قبلی و تبدیل آنها به منطقه جدیدی از مقاومت کوتاه مدت خواهیم بود. در صورت شکست خطوط، جابجایی وظایف بین این دو سطح اتفاق خواهد افتاد. این حالت چندان هم دور از انتظار نیست، چراکه سطوح حمایت و مقاومت عملا یک چیز هستند و تنها نام آنها با یکدیگر تفاوت دارد. 

هر سطح مقاومتی یا حمایتی بالاخره شکسته می‌شود و تا ابد نمی‌تواند در برابر نوسانات بازار واکنش نشان ندهد. بنابراین زمانی که این سطوح شکسته می‌شوند، نقش خود را تغییر می‌دهند و با وظایف جدیدی شروع به فعالیت می‌کنند. این تغییر نقش‌ها و برخورد قیمت با این نواحی می‌تواند سیگنال‌های مهم ورود و خروج به بازار باشند. به همین جهت تحلیل نواحی تبدیل سطوح در بازارهای مالی در پرایس اکشن از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در ادامه مثالی جهت درک بهتر این مفاهیم آورده شده است. 

فرض کنید که قیمت بیت‌کوین در یک بازه زمانی بلند مدت با یک سطح مقاومتی 17 هزار دلاری درگیر باشد. در اینصورت تحلیل‌گران معتقدند که بیت‌کوین فعلا از 17 هزار دلار بالاتر نخواهد رفت. اما اگر در اثر یک واکنش هیجانی این سطح بشکند، در این‌صورت نگاه تحلیل‌گران کاملا تغییر می‌کند و انتظار می‌رود که قیمت بیت‌کوین از 17 هزار دلار پایین‌تر نرود. در این شرایط سطح مقاومت به حمایت مبدل گشته است.

تبدیل سطوح در بازارهای مالی چه زمانی اتفاق می‌افتد؟ 

برای تشخیص زمان تبدیل سطوح باید بدانیم که شکست در سطوح حمایت و مقاومت چه زمانی رخ می‌دهد. درواقع، زمانی که قیمت، یک سطح را بشکند، به احتمال زیاد یک حرکت صعودی یا نزولی هیجانی و شدید اتفاق خواهد افتاد. به همین جهت بسیاری از معامله‌گران در این زمان به بازار ورود می‌کنند تا به سود خوبی دست یابند. اما شکست‌ها معمولا چگونه و چه زمانی اتفاق می‌افتند؟ دو عامل مهم تغییر حجم و انتظار سرمایه‌گذاران می‌تواند باعث شکست سطوح شود. 

تغییر حجم

مهم‌ترین عامل شکست در سطوح، افزایش حجم معاملات است. حجم معاملات در نقطه تلاقی با حمایت و مقاومت تعیین کننده روند آتی قیمت است. اگر سطوح با حجم بالا شکسته شوند، می‌توان اطمینان داشت که شکست قدرتمندی صورت گرفته و احتمال بازگشت به سطح قبلی بسیار پایین است. به همین جهت، تحلیل‌گران در هنگام ورود و خروج بازار دو عامل تغییر قیمت و حجم را با یکدیگر مورد بررسی قرار می‌دهند.

تغییر حجم می‌تواند بر انتظار سرمایه‌گذاران نیز تاثیر بگذارد. اگر سطوح با حجم پایین شکسته شوند، احتمال دارد سرمایه‌گذاران دوباره به سطح قبلی بازگردند. اما اگر سطوح با حجم بالا شکسته شوند، دلالت بر این دارد که انتظارات سرمایه‌گذاران در حال افزایش است و روند قیمتی جدیدی در راه است.

انتظارات سرمایه‌گذاران 

انتظار سرمایه‌گذاران بر اثر عوامل درونی و بیرونی سرمایه‌گذاران، بنیادهای اقتصادی و حوادث و رویدادهای غیرمترقبه متغیر است. در این حالت معامله‌گران به سطوح جدید گرایش پیدا می‌کنند و باعث شکست و تغییر نقش سطوح حمایت و مقاومت می‌شوند. 

برای مثال، زمانی که یک خبر جدید در مورد توسعه شرکت منتشر شود، باعث ایجاد هیجانات بازار و شکست سطوح می‌شود. گاهی نیز سرمایه‌گذاران از پیش‌بینی قیمت خود پشیمان می‌شوند و قیمت دوباره به سطح قبلی خود بازمی‌گردد. که این حالت نیز با کاهش شدید حجم معاملات همراه خواهد بود.

تفاوت تبدیل سطوح در بازارهای مالی با پولبک

تبدیل نقش سطوح و پولبک هر دو به معنای شکست یک سطح و ورود به یک روند قیمتی جدید است. اما پولبک‌ها موقتی و تبدیل سطوح با شکست قدرتمند حمایت و مقاومت، طولانی مدت هستند. اما چگونه می‌توان میان یک شکست قدرتمند و پولبک تفاوت قائل شد؟

معمولا پوبک‌ها در پی یک شایعه در مورد شرکت یا سهام اتفاق می‌افتند. این تغییر در حجم معاملات و تقاضا به صورت لحظه‌ای و هیجانی اتفاق می‌افتد و بعد از مدتی باعث پشیمانی سرمایه‌گذار و بازگشت به سطح قبلی می‌شود.

اما در شکست طولانی مدت و قدرتمند سطوح حمایت و مقاومت، خبری از توسعه و بالعکس درآمدهای فاجعه بار شرکت منتشر می‌شود. این اخبار می‌توانند تاثیر بنیادی در روند سهام داشته باشند و باعث سقوط و یا صعود قیمت آن در بلند مدت شوند. 

استراتژی معاملاتی در ناحیه تبدیل سطوح

منطقه قیمتی که از یک حمایت یا مقاومت قیم به یک حمایت و مقاومت جدید برخورد می‌کند، می‌تواند به عنوان یک عامل کلیدی مهم در معاملات قرار گیرد. در ادامه نکات مهمی که هنگام معاملات باید به آنها توجه کنیم، آورده شده است.

• اولین نکته‌ای که باید مد نظر داشته باشیم این است که تبدیل سطح می‌تواند بلافاصله پس از شکست و یا بعد از یک هفته یا یک ماه رخ دهد.
• شناخت نقاط تبدیل سطح می‌تواند فرصت‌های معاملاتی پر سودی را در اختیار معامله‌گران قرار دهد. معمولا این نقاط بیشترین سطح واکنش را به همراه دارند و حتی برای نوسان‌گیرها نیز می‌تواند سیگنال ورود و خروج باشد.
• اگر قیمت برای اولین بار به نقطه تبدیل سطح برسد با واکنش بهتری مواجه خواهیم شد. البته قیمت در برخورد دوم و سوم نیز می‌توانند با واکنش همراه باشند، اما برخورد اول از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
• اگر قیمت با یک حرکت تند و سریع به ناحیه تبدیل سطح برسد، باید مراقب باشیم. زیرا ممکن است با افزایش حجم همراه نشود و واکنشی در این نقطه اتفاق نیافتد. در این شرایط حرکت بازار مشکوک است. 
• یک ناحیه تبدیل سطح، محور نوسانات قیمتی بازار است. به این معنا که باید مقداری فضا برای تغییرات قیمتی در نظر گرفت و حد ضرر و سود را با فاصله کم از نواحی تبدیل سطح قرار داد. در این حالت اگر در یک حرکت نوسانی از بازار خارج شویم، با ضرر مواجه خواهیم شد.
•  در زمان شکست سطوح، حتما از تثبیت و میزان قدرت آن شکست اطمینان حاصل کنید و بعد وارد معامله شوید. ارزیابی مواردی چون تغییرات در حجم و کندل‌های قدرتمند می‌توانند شما را در این امر یاری دهند.
• در زمان معاملات خود به خاطر داشته باشید که گذر از سطح مقاومت یا حمایت نشانی از تغییر در انتظارات سرمایه‌گذاران و جابجایی نمودار عرضه و تقاضا است. 
• تبدیل سطوح در بازارهای مالی الزاما به معنای تغییر روند نیست. به بیان دیگر، در یک روند صعودی یا نزولی ممکن است نقش سطوح با یکدیگر جابجا شود، اما روند ثابت باشد.

جمع‌بندی

در این مقاله به بررسی مفاهیم سطوح حمایت و مقاومت و راه‌های شناسایی آنها پرداختیم. سپس توضیحاتی در مورد تبدیل سطوح به یکدیگر، نحوه شناسایی و معامله در این نقاط آورده شده است. بنابراین اگر به دنبال سیگنال‌های قدرتمند ورود و خروج هستید، می‌توانید با بررسی این نقاط به سود خوبی دست یابید.

گروه مالی اینوستپ پک مثال های حمایت و مقاومت استاتیک و داینامیک را که شامل اسلایدهایی از نمونه‌های این سطوح در بازار می‌باشد را ارائه کرده است تا شما را در شناسایی بهتر این سطوح یاری دهد.