یکی از اصول مهم سرمایهگذاری مطمئن، اجرای فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی است. مدیریت سرمایه درواقع علم نظارت و تخصیص بهینه داراییها به صورت هدفمند است که موجب بهینهسازی سود و زیان در معاملات میشود. چه بسیار سرمایهگذارانی که بدون مدیریت سرمایه، در یکی دو معامله اول کل سرمایه خود را از دست دادهاند و فرصت جبران را پیدا نکردهاند. اما علم مدیریت سرمایه با ایجاد تناسب میان بازدهی و میزان ریسک، سرمایه گذاران را به هدف دستیابی به سود ثابت و متناوب رساندهاند.
اگر شما هم به دنبال راهی برای افزایش سود و کاهش ضررهای خود میگردید، با ما همراه باشید تا شما را با فرمول مدیریت سرمایه آشنا کنیم. در این مقاله سعی شده تا تمام شاخصهای تاثیرگذار در این ابزار مدیریتی بررسی شود و نحوه اجرای آن در معاملات آموزش داده شود. بنابراین با ما همراه باشید تا یک مدیریت سرمایه اصولی را برای سرمایهگذاری خود پیاده کنید.
مدیریت سرمایه و بودجه بندی چیست؟
مدیریت سرمایه به فرآیند بودجهبندی، سرمایهگذاری، پسانداز و نظارت بر سرمایه فرد یا گروه اشاره دارد. این اصطلاح در بازارهای مالی به معنای مدیریت دارایی و پورتفولیو (سبد سهام) است. مدیریت سرمایه در بازارهایی مانند بورس، ارزهای دیجیتال و فارکس از اهمیت ویژهای برخوردار است و به تصمیمات بزرگ متخصصان سرمایهگذاری برای مجموعههای بزرگی از صندوقها و سازمان اشاره میکند. اما هر شخص دیگری با کمک آموزش صحیح میتواند سرمایه خود را مدیریت کند. بودجهبندی نیز به به معنای برنامهای مکتوب برای پول و سرمایه است که باعث اجرای سرمایهگذاری هدفمند میشود.
وجه تمایز سرمایهگذاران موفق با دیگر معاملهگران، رعایت اصول بودجه بندی و مدیریت سرمایه است. روشهای تعیین این استراتژی بر مبنای محاسبات ریاضی و تئوریهای مختلف است که به ارزیابی میزان ریسک در معاملات میپردازد. این محاسبات در نهایت قوانین مشخصی را برای محدوده ریسک معاملهگران تعیین میکنند که باعث هدفمندی و افزایش سود معاملات میشود.
اهمیت مدیریت سرمایه و بودجه بندی
به منظور سرمایهگذاری هدفمند و آگاهانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی، ارکان اصلی مدیریت مالی و بودجهبندی را به خوبی فرا گرفت. چراکه مدیریت سرمایه از اهمیت ویژهای برخوردار است و مستقیما با بقای مالی سرمایهگذاران در ارتباط است. اهمیت این موضوع چنان زیاد است که میتواند ضامن حفظ و رشد سرمایه در معاملهگری شود. قطعا افرادی که توانستهاند این مفهوم را در معاملات خود پیاده کنند، از آرامش بیشتری در حین داد و ستد برخوردار خواهند بود.
مدیریت سرمایه تاثیر بسزایی در کاهش ضرر و زیان دارد و با پیشگیری از ضررهای احتمالی، باعث رشد سرمایه خواهد شد. فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی برای همه افراد یکی نیست و به شخص معاملهگر بستگی دارد. درواقع جزئیات مدیریت سرمایه بر اساس دیدگاه سرمایهگذار، روحیات و تفکرات او، اهداف مالی و میزان ریسکپذیری سرمایهگذار مشخص میگردد.
چرا بدون مدیریت سرمایه در بازار مالی شکست میخوریم؟
زمانی که شما از فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی استفاده نکنید، عملا ممکن است در یک یا دو معامله اول، مقدار قابل توجهی از سرمایه خود را از دست بدهید. ضررهای بزرگ، جبرانناپذیر هستند و یک معاملهگر حرفهای را از ادامه معاملات سرد میکنند. اما مدیریت سرمایه میتواند با بودجهبندی صحیح و تعیین مقدار ریسک، شما را در این امر راهنمایی کند.
به این نکته نیز باید توجه داشت که معاملهگران حرفهای نیز ممکن است برخی مواقع در معاملات خود ضرر کنند. اما مدیریت سرمایه به آنها کمک میکند تا بتوانند با سرعت بیشتری ضررهای خود را جبران کنند. مدیریت سرمایه با بهینهسازی سود و زیان، به شما کمک میکند تا بتوانید ضررهای خود را راحتتر جبران کنید و با مشکل مواجه نشوید.
عوامل موثر در مدیریت سرمایه و بودجه بندی
عوامل زیادی میتواند بر روی فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی تاثیر بگذارند و شناخت هر یک باعث افزایش بازدهی سرمایهگذاری میشود. در ادامه به معرفی هر یک از این عوامل خواهیم پرداخت.
شناخت بازار
اولین و مهمترین قدم برای مدیریت سرمایه، شناخت بازار است. هر بازاری قوانین و شرایط خاص خود را دارد و شناخت این قوانین میتواند باعث افزایش بازدهی سرمایهگذاری ما شود. برای مثال، بازار فارکس و ارزهای دیجیتال با هم تفاوت دارند و هر کدام ماهیت، قوانین و میزان ریسک مخصوص به خود را دارند. بنابراین شناخت بازار از اولین اقداماتی است که در مدیریت ریسک باید انجام دهیم.
سرمایه اولیه
جهت تعیین میزان سرمایه باید در ابتدا هدف خود را از سرمایهگذاری مشخص کنید. اگر به دنبال بازده بیشتری هستید، پس باید سرمایه بیشتری را وارد بازار مورد نظر کنید. برخی از معاملهگران میخواهند با سرمایه کم به سود بالایی دست یابند که این عملا امکانپذیر نیست و باعث میشود تا سرمایه خود را از دست بدهند.
بررسی نتایج معاملات
یکی از ارکان مهم ورود به دنیای بازارهای مالی، ثبت تمام جزئیات بازار مانند حجم معاملات، تاریخ انجام معاملات، قیمت ورود و خروج و غیره است. جمع آوری این اطلاعات میتواند در آینده باعث بهتر شدن عملکرد شما شود. در مدیریت سرمایه نیز ثبت مواردی چون میانگین سود معاملات بازنده و برنده از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اهداف و شخصیت سرمایه گذار
فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی میتواند برای هر سرمایهگذاری شخصیسازی شود. اما قبل از آن باید اهداف و شخصیت سرمایهگذار مشخص گردد. برای مثال سرمایهگذارانی که ریسکپذیری پایینی دارند، باید معاملات خود را به گونهای انجام دهند تا اصل سرمایه خود را حفظ کنند. اما معاملهگران هیجانی با ریسک بالاتری وارد بازار میشوند و معاملات آنها سود و زیان بالاتری را در پی دارد.
فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی چیست؟
فرمول مدیریت سرمایه به معنای بودجهبندی سرمایه با اهداف افزایش بازدهی است. برای بودجهبندی صحیح سرمایه شما باید سرمایه خود را به چند بخش تقسیم کنید و همه تخم مرغهای خود را درون یک سبد نگذارید. این کار جبران ضرر یکی از بخشهای سرمایهگذاری را آسانتر میکند. بر اساس نظریه بزرگان این علم، بهتر است سرمایه خود را به 4 قسمت تقسیم کنید که در ادامه به بررسی هر یک خواهیم پرداخت.
سرمایه گذاری امن
توصیه میشود تا 50 درصد از کل سرمایه خود را وارد یک سرمایهگذاری امن مانند خانه و طلا کنید. سرمایهگذاری امن به معنای سرمایهگذاری فیزیکی است که مالکیت 100 درصدی آن برای شما باشد.
ریسک بالا در سرمایه گذاری
سرمایهگذاری در ملزومات پر ریسکتر مانند خودرو نیز میتواند یکی از بخش های بودجه بندی شما را تشکیل دهد. شما میتوانید 10 درصد از کل سرمایه خود را به این بخش اختصاص دهید.
بازارهای مالی
بهتر است تنها 30 درصد از کل سرمایه خود را در بازارهای مالی مانند فارکس، ارزهای دیجیتال و یا بورس سرمایهگذاری کنید. این بودجه بندی باعث میشود تا در صورت ضرر، کل سرمایه خود را از دست ندهید.
گروه مالی اینوستپ به مدیریت آقای لطیف آهی، دوره مدیریت سرمایه و بودجه بندی را ارائه کرده است تا شما در این مسیر سخت یاری داده تا معاملات خود را با کمترین ریسک انجام دهید.
پول نقد
10 درصد از سرمایه خود را همیشه نقد نگه دارید تا اگر فرصتی برای سرمایهگذاری پیش آمد، بتوانید وارد آن شوبد و یا در صورت ضرر در بخشهای دیگر، توانایی جبران داشته باشید.
شاخصهای اصلی فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی
برای تدوین مقررات مدیریت سرمایه و بودجه بندی باید شاخص های مشخصی را مورد ارزیابی قرار داد. در ادامه به معرفی هر یک از این شاخص ها خواهیم پرداخت.
بازده
قبل از هر چیزی در مدیریت سرمایه، باید میزان بازدهی مشخص و در ارتباط با ریسک مورد بررسی قرار گیرد. به میزان سود و زیان در سرمایهگذاری، بازده گفته میشود. بازدهی مثبت به معنای سودده بودن معامله و بازدهی منفی به معنای زیانده بودن معامله است. بازده معمولا به صورت درصدی از سرمایهگذاری اولیه مشخص و گزارش میشود.
دو نوع بازده وجود دارد که شامل بازده انتظاری و واقعی است. بازده انتظاری، عددی است که سرمایهگذار برای خود متصور میشود و بازده واقعی، عددی است که در نهایت سالانه محاسبه و گزارش میشود. معمولا در بازارهای مالی، مفهوم بازده و ریسک در کنار هم معنا پیدا میکنند. اختلاف میان بازده واقعی و انتظاری همان ریسک است که در ادامه به معرفی آن خواهیم پرداخت.
ریسک
ریسک موقعیتی است که از ترکیب فرصت و خطر به دست میآید. زمانی که شما ریسک میکنید، درواقع خطری را به جان میخرید تا فرصتی به دست آورید. بیشتر روشهای سرمایهگذاری با ریسک همراه هستند. در صورت عدم پذیرش ریسک، باید به سودهای ناچیز و ثابت بسنده کنید. اما افراد ریسکپذیر، افرادی هستند که خطر میکنند تا به سود زیاد برسند.
در مدیریت سرمایه قبل از هر چیزی باید میزان ریسک مشخص شود. روشهای مختلفی برای محاسبه میزان ریسک وجود دارد که با تجربیات و دادههای گذشته ارزیابی و شناسایی میشوند. مقدار پذیرش ریسک بستگی به مقدار سود دارد، برای مثال کسانی که به دنبال سودهای بزرگ هستند باید ریسک بیشتری را بپذیرند. این میزان میتواند بین 1 تا 5 درصد در نظر گرفته شود.
رابطه میان ریسک و بازده
در بازار تجارت، قدرت ریسکپذیری بالاتر، به معنای بازدهی بیشتر است. اما این بدان معنا نیست که جهت دستیابی به سودهای نجومی، ریسکهای بالا را قبول کنید. معمولا افراد ریسکپذیر به دنبال تضمینی برای حفظ سرمایه اولیه خود نیستند و ضمن مدیریت دارایی و تقبل ریسک، به بازده بالاتری میرسند.
برای مثال، سرمایهگذاری در جایی مانند بانک و یا صندوق های درآمد ثابت میتواند تضمینی برای حفظ سرمایه اولیه شما باشد، اما معمولا سود این سرمایهگذاریها ناچیز و برابر یا کمی بیشتر از تورم است. اما افراد ریسکپذیر با سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال، فارکس و یا بورس، با قبول ریسک بیشتر به سود بالاتری خواهند رسید. نکته حائز اهمیت در اینجا نقش مدیریت سرمایه در میزان ریسکپذیری است که نباید فراموش شود.
نسبت بازده به ریسک
یکی دیگر از شاخصههای مدیریت سرمایه، نسبت بازده به ریسک است. نسبتی که سرمایهگذاران قبل از ورود به یک بازار معاملاتی، آن را محاسبه و ارزیابی میکنند. این عدد در نهایت به شما میگوید که در مقابل ریسک بخشی از سرمایه، چند برابر بازده احتمالی به دست میآید. فرمول این تناسب برابر است با :
قیمت ورود به معامله – حد سود انتظاری
حد ضرر – قیمت ورود به معامله
حداقل این مقدار برابر با 1 و حداکثر 5 است. افرادی که تحمل پذیرش ریسک را ندارند بهتر است با نسبت 1 کار کنند. افرادی هم که تازه وارد بازارهای مالی شدند، بهتر است با نسبت 3 کار کنند و در صورت موفقیتآمیز بودن معاملات، میتوانند آن را به 5 ارتقا دهند. درواقع هدف از انجام این محاسبات، ایجاد محدودیت در پذیرش ریسک سرمایهگذاران هیجانی است که به دنبال سودهای نجومی میخواهند ریسکهای غیرمنطقی را تقبل کنند.
حجم معامله
حجم معامله به معنای تعداد واحدهای یک دارایی است که در ازای پرداخت معادل قیمتی، مالک آن میشویم. برای محاسبه حجم معامله باید مقدار سرمایه خود را بر قیمت هر دارایی تقسیم کنیم. برای مثال شما 100 دلار سرمایه دارید و میخواهید یک ارز دیجیتال را به قیمت 2 دلار خریداری کنید. بنابراین شما میتوانید مالک 50 عدد از این ارز شوید. این عدد میتواند یکی از شاخصهای مهم محاسبات در فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی باشد.
هدف از انجام این محاسبات، تعیین حجم معامله بر اساس ریسک و مدیریت سرمایه است. چراکه ریسک یک معامله با حجم آن رابطه مستقیمی دارد. زمانی که ما با حجم سرمایه بالا وارد یک بازار میشویم. ریسک و بازده بیشتری در انتظارمان خواهد بود. زیرا در هر دو حالت صعودی یا نزولی بودن بازار، تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم و در سود و زیان بیشتری شریک میشویم.
محاسبه حجم معاملات به ما کمک میکند تا همه سرمایه خود را در یک دارایی سرمایهگذاری نکنیم و در صورت تغییر روند بازار با افزایش حجم معاملات خود، ضررها را جبران کنیم. در نتیجه مشاهده میکنیم که با تعیین حجم معاملات و نقطه خروج بهینه میتوانیم ریسک را کنترل و از بروز ضررهای جبرانناپذیر پیشگیری کنیم.
سرمایه اولیه یا بالانس
یکی دیگر از ارکان مهم مدیریت سرمایه بالانس یا مقدار سرمایه شماست. باید توجه داشت که مقدار سرمایه با توجه به ضرر و سود معاملات، دائما در حال تغییر است و نمیتوان یک بالانس ثابت را در فرمول مدیریت سرمایه در نظر گرفت. اما میتوان از روشهای مختلفی برای تعیین بالانس استفاده کرد.
برای مثال، شما میتوانید بالانس را در اول هر ماه برای محاسبه فرمول مدیریت سرمایه در نظر بگیرید. یکی دیگر از راهها نیز در نظر گرفتن بالانس در لحظه اولیه معامله است. اما در نظر داشته باشید که در پایان هر ماه باید از بالانس به روز استفاده کنید. این میزان در تعیین ریسک و حجم معامله بسیار حائز اهمیت است.
نسبت افت سرمایه
مقدار افت سرمایه یا DRAWDOWN، مقدار کاهش سرمایه معاملهگر در صورت زیانده بودن معاملات است. این مقدار از اختلاف بین سرمایه اولیه با سطح سرمایه بعد از ضرر به دست میآید که اغلب به صورت درصدی بیان میشود. این مقدار به ما کمک میکند تا حد ضرر خود را مشخص کنیم.
اهمیتی ندارد که از چه استراتژی استفاده میکنید، اما حتما باید حد ضرر خود را مشخص کنید. شما باید تنها بخش کوچکی از سرمایه خود را ریسک کنید تا آن را در معاملات بعدی خود جبران کنید. معمولا پیشنهاد میشود تا حد ضرر را 2 درصد درنظر بگیرید تا ضرر جبرانپذیر باشد. برای مثال اگر شما در 20 معامله خود تنها 2 درصد ضرر کرده باشید، با محاسبه افت سرمایه مشخص میشود که تنها 30 درصد از کل سرمایه خود را از دست دادهاید.
تعیین حد سود و ضرر در مدیریت سرمایه
حد ضرر با استاپ لاس، یکی از ابزارهای مهم مدیریت سرمایه است که با کمک آن میتوانند زمان خروج از بازار را مشخص کرد. حد ضرر عددی است که در صورت رسیدن قیمت دارایی به آن، برای جلوگیری از زیان بیشتر باید آن را بفروشیم. عوامل مختلفی بر روی حد ضرر میتواند تاثیر بگذارد که شامل میزان ریسکپذیری سرمایهگذار، انتظارات او از بازدهی بازار و اهداف معاملهگر است.
همان مقدار که حد ضرر در مدیریت سرمایه اهمیت دارد، حد سود نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. حد سود به معنای تعیین نقطه خروج در روند صعودی معامله میباشد. این نقطه جایی است که معاملهگر پیشبینی میکند که روند قیمت مجددا به خلاف جهت برمیگررد و ممکن است مقدار سود را کاهش دهد. معاملهگران حرفهای معمولا از فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی برای تعیین حد سود و ضرر خود استفاده میکنند.
به روش عدد یا درصد ثابت
این روش یکی از متداولترین راههای تعیین حد سود و ضرر است که در آن افراد از یک درصد ثابت مثلا 10 درصد برای مشخص کردن نقطه خروج استفاده میکنند. در این حالت، زمانی که قیمت 10 درصد کاهش یا افزایش داشته باشد، معاملهگر از پوزیشن خود خارج میشود تا بازده معاملات خود را بهینه سازد.
با تحلیل تکنیکال
در این روش، با کمک ابزارهایی مانند تحلیل تکنیکال و نمودارها، حد سود و ضرر مشخص میگردد. با کمک این تحلیلها شما میتوانید معاملات خود را با ریسک و ضرر کمتر ببندید. این ابزار شامل فیبوناچی، میانگین متحرک، سطوح حمایت و مقاومت، مکدی، RSI و غیره هستند.
روش ترکیبی
این روش درواقع ترکیبی از دو شیوه فوق است که در آن از روش درصد ثابت و تحلیل تکنیکال به صورت همزمان استفاده میشود. به این معنا که نقطه خروج در نمودار، نقطهای است که کمتر از 5 تا 10 درصد از کاهش یا افزایش سرمایه نباشد.
اجرای فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی در بازارهای مالی
حال با توجه به اطلاعاتی که در زمینه فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی اشاره شد، میتوانیم این فرمول را در بازارهای مالی چون فارکس، ارزهای دیجیتال و یا بورس پیاده کنیم. اولین فرمولی که باید برای بهینهسازی سرمایهگذاری خود مورد استفاده قرار دهیم، نسبت ریسک به ریوارد است. شما باید در قدم اول این نسبت را اندازهگیری کنید تا تصمیم بگیرید که معامله ارزش ورود دارد یا خیر.
اگر شرایط برای ورود شما مناسب بود، حال میتوانید برای تعیین حجم ترید خود تصمیمگیری کنید. سپس باید حداکثر ریسک را برای حجم معامله خود مشخص کنید که میتواند عددی بین 1 تا 5 درصد باشد. در قذم بعدی باید حد ضرر خود را بر اساس تحلیلهای تکنیکال تعیین کنید.
تکنیکهای پیشرفته مدیریت سرمایه و بودجه بندی
مدیریت سرمایه روشی واقعی جهت تعیین حجم معامله یا سفارش در شرایط خاص است. این ابزار همانند یک پیچ در معاملات عمل میکند تا معاملهگر با توجه به اهداف مدیریت ریسک، سطح ریسک و بازده خود را مشخص کند. یک سرمایهگذار باید با فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی و استفاده از تکنیکهای مختلف، معاملات خود را بهینهسازی کند و با حداقل ریسک بیشترین سود را کسب کند. در ادامه با تکنیکهای پیشرفته مدیریت سرمایه آشنا خواهیم شد.
افزایش میانگین Averaging up
افزایش میانگین به معنای خرید دارایی در قیمت بالاتر است که باعث افزایش میانگین قیمت ارز یا سهام ما میشود. این شرایط زمانی اتفاق میافتد که قیمت دارایی در حال افزایش است و معامله گر به جهت دستیابی به سود بیشتر، اقدام به خرید بیشتر میکند. از مزیت های استفاده از این تکنیک این است که به معامله گر امکان افزایش حجم معامله و دستیابی به سود بیشتر را میدهد. اما یافتن یک سطح قیمتی مناسب برای افزایش حجم معامله کمی پیچیده است و در صورت نزولی شدن شرایط بازار، میتواند جبران ضرر را سختتر کند.
میانگین کم کردن ََAveraging down
کم کردن میانگین یک استراتژی خرید بیشتر یک دارایی است که قیمت آن در حال کاهش است. سرمایهگذار با کمک این تکنیک میتواند در صورت نزولی شدن بازار، سریعتر به سود برسد. اما این روش در صورتی موثر است که روند نزولی کوتاه مدت باشد. در صورتی که روند نزولی همچنان ادامهدار باشد، میتواند ضررهای بیشتری را به سرمایهگذار تحمیل کند.
مارتینگل Martingale
در تکنیک مارتینگل، سرمایهگذار پس از شکست، یک پوزیشن بزرگتری را جهت جبران ضررهایش باز میکند. این استراتژی بر مبنای بازگشت به میانگین کار میکند و طبق آن معاملهگر مبلغ از دست داده خود را دو برابر میکند. در این روش تمام ضررها میتواند در یک معامله بزرگتر به یکباره جبران شود. اما باید توجه داشت که حجم معامله دو برابر میتواند میزان ریسک را نیز افزایش دهد.
گروه مالی اینوستپ آموزش سیستم مارتینگل را در محتوایی با همین عنوان ارائه کرده است که میتواند برای شما مفید باشد.
آنتی مارتینگل Anti-Martingale
آنتی مارتینگل دقیقا برعکس استراتژی مارتینگل عمل میکند. به این صورت که بعد از هر معامله ناموفق، پوزیشن بعدی را با نصف ریسک معامله پیشین باز میکنیم و در صورت موفقیت میتوانیم معامله بعدی را با دو برابر ریسک آغاز کنیم. در این روش زمانی که در دور برد هستیم، سودهای بیشتر و زمانی که در دور شکست هستیم، ضررهای کمتری خواهیم داشت. البته توصیه میشود تا معاملهگر برای دو برابر کردن حجم معاملات خود یک سطحی را مشخص کند تا جبران ضرر خیلی سخت نشود.
استراتژیهای مدیریت سرمایه و بودجه بندی
بعد از معرفی شاخصها و تکنیکهای مدیریت سرمایه، حال نوبت به معرفی استراتژی های مهم مدیریت سرمایه میرسد. اما باید توجه داشت که شدت و ضعف این استراتژیها بستگی به اهداف و میزان ریسکپذیری معاملهگر دارد. بنابراین میتوان گفت که فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی بسیار منعطف است و میتوان آن را برای سرمایهگذار شخصی سازی کرد. البته این موضوع به این معنا نیست که حجم معاملات و میزان ریسک خود را بدون هیچ نظمی اتخاذ کنید. درواقع مدیریت سرمایه به معنای نظم دهی و هدفمندی سرمایهگذاری است.
استراتژی محتاطانه
استراتژی محتاطانه به سرمایهگذاری با حداقل ریسک، حداقل حجم معاملات و حداقل میزان افت سرمایه گفته میشود که در آن نسبت ریسک به ریوارد در بهینهترین شرایط قرار میگیرد. معمولا افرادی که تحمل ریسک بسیار پایینی دارند و در هیچ شرایطی نمیتوانند از دست دادن سرمایه اولیه خود را تحمل کنند از این استراتژی استفاده میکنند. همچنین این استراتژی در روند نزولی بازار میتواند بسیار کاربردی باشد تا میزان ضرر را به حداقل برساند.
استراتژی تهاجمی
استراتژی تهاجمی به معنای قبول حداکثر ریسک برای دستیابی به سود بالاتر است. یکی از روشهایی که در استراتژی تهاجمی مورد استفاده قرار میگیرد، ورود به معامله با حد سود کوچک و حجم معاملاتی بالا است. در این شرایط، سرمایهگذار با اینکه میداند سود این معامله ناچیز است، اما با حجم بالا، سود خود را افزایش میدهد. استفاده از استراتژی تهاجمی به مهارت بالایی نیاز دارد و برای افراد تازه کار توصیه نمیشود. چراکه در این روش شما باید نقطه ورود و خروج خود را با دقت محاسبه کنید تا دچار ضرر نشوید.
استراتژی پوششی
استراتژی پوششی درواقع حد وسط میان استراتژی محتاطانه و تهاجمی است. در این روش، حجم معاملات معمولی برای دستیابی به سودهای معقول در نظر گرفته میشود. این روش برای همه افراد و در هر شرایطی از بازار کاربرد دارد و میتواند بهترین روش برای افرادی باشد که ریسکپذیری معقولی دارند. در این شرایط افراد میتوانند در روند صعودی حجم معاملات خود را کاهش و در روند صعودی، حجم معاملات خود را افزایش دهند. چراکه در استراتژی پوششی مقدار سود و زیان کاملا بهینه در نظر گرفته میشود.
نکات مهم در فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی
اجرای مدیریت سرمایه در بازارهای مالی موجب افزایش سود و کاهش زیانهای شما در سرمایهگذاری میشود. اما باید در اجرای این مدیریت نکاتی را مد نظر داشت که در ادامه به بررسی هر کدام خواهیم پرداخت.
- جهت دستیابی به سودهای کم، سرمایه کم و برای سودهای بزرگ، سرمایه بیشتری را وارد معامله کنید.
- هرگز برای افزایش سود به سراغ افزایش حجم معاملات خود نروید. حجم معاملات باید بر اساس سیستم مدیریت سرمایه مشخص گردد.
- برای موفقیت در بازارهای مالی و کسب یک سود ثابت، حجم معاملات خود را کنترل شده انتخاب کنید.
- به خاطر داشته باشید که تنها 20 درصد از سرمایه خود را در یک زمان وارد معامله کنید. بنابراین اگر میخواهید 4 معامله باز همزمان داشته باشید، در هر کدام 5 درصد از سرمایه خود را سرمایهگذاری کنید.
- زمانی که معاملات وارد ضرر میشوند، هرگز ریسک و حجم معاملات خود را افزایش ندهید.
- اولین اولویت خود را حفظ سرمایه اولیه خود قرار دهید. این به آن معناست که هرگز برای افزایش سود خود، روی سرمایه ریسک نکنید.
- سرمایهای را وارد بازارهای مالی پرریسک کنید که دغدغه مالی زندگی شما نباشد. گاهی برخی افراد با فروش خانه و خودرو خود در این بازارها سرمایهگذاری میکنند که در صورت ضرر با چالشهای زیادی روبرو میشوند.
- همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که بازارهای مالی تحت تاثیر یک خبر ممکن است روند خود را تغییر دهند و در جهت عکس حرکت کنند. بنابراین مدیریت سرمایه را اصل کار خود در این بازار پرنوسان قرار دهید.
- با آرامش خاطر معامله کنید. اگر چندین ضرر را پشت هم تجربه کردید، چند روزی به خود استراحت دهید تا با آرامش بیشتری کار خود را ادامه دهید.
- از حد ضرر خود تجاوز نکنید. حد ضرر برای محدود کردن زیانهای مالی شما در نظر گرفته شده، بنابراین تا پایان معامله به آن پایبند باشید.
- در معاملات فارکس و ارزهای دیجیتال، از اهرمهای مناسب و پایین استفاده کنید. چراکه اهرم بالا شما را در سود و زیان بیشتری شریک میکند و جبران ضررهای بزرگ بسیار چالش برانگیز است.
- در پایان، قبل از ورود به معامله برای خود مشخص کنید که چه میزان از سرمایه خود را میتوانید از دست بدهید. با تعیین میزان ریسک پذیری میتوانید بهترین فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی را برای خود اجرا کنید.
جمع بندی: بهینه سازی سود و زیان با مدیریت سرمایه و بودجه بندی
فرمول مدیریت سرمایه و بودجه بندی به معنای اجرای هدفمند سرمایهگذاری و بهینهسازی سود و زیان است. استفاده از این ابزار میتواند جبران ضررهای شما را سادهتر و حیات مالی شما را تضمین کند. از شاخصهای مهم مدیریت سرمایه، میزان ریسک، بازده، نسبت ریسک به ریوارد، بالانس، حجم معاملات و میزان افت سرمایه است که همگی در کنار هم میتوانند به اجرای این ابزار مدیریتی کمک کنند.
در این مقاله سعی شده تا شما را با مفهوم مدیریت سرمایه، تکنیکها و شاخصهای اصلی تعیینکننده آن در حوزه سرمایهگذاری آشنا کند. مدیریت سرمایه و بودجهبندی یکی از پایههای اصلی سرمایهگذاری در بازارهای مالی است که میتواند سود ثابت و متناوبی را برای معاملهگران به همراه داشته باشد