مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی، همواره جزء مباحث بسیار مهم و حیاتی در حوزه معاملهگری به حساب میآید. در واقع هر شخصی برای ورود به بازارهای مالی، نیاز دارد اطلاعات خود را در این زمینه گسترش دهد و ورود به بازارهای مالی بدون دانستن این موضوع، میتواند بسیار خطرناک و به از دست دادن سرمایه، منتهی شود. برای اینکه بدانیم مدیریت سرمایه و بودجهبندی را چگونه در بازارهای مالی به کار بگیریم، باید در ابتدا از مفهوم این دو عنصر مطلع شویم. برای همین، در ابتدای مقاله مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی ابتدا تعریفی از مدیریت سرمایه و بودجهبندی ارائه خواهیم داد و سپس نکات تکمیلی را ارائه خواهیم نمود. اگر علاقهمند به دانستن این موارد هستید، توصیه میکنیم با ما همراه باشید تا به اطلاعات ارزشمند، دست پیدا کنید.

مدیریت سرمایه چیست؟
نخستین موضوع در مقاله مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی، مربوط به مدیریت سرمایه است. سرمایه به مواردی گفته میشود که تحت دارایی باشد و در واقع سرمایه، نوعی دارایی است که برای شخص، ارزشمند است. معاملهگران در بازارهای مالی، از سرمایه خود برای کسب سود استفاده میکنند. در نتیجه خطر از دست دادن این دارایی نیز وجود دارد. مدیریت سرمایه، مفهومی است که از کم شدن سرمایه جلوگیری میکند و به معاملهگر این وعده را میدهد که در صورت استفاده اصولی از این علم، میتواند به خوبی از سرمایه خود محافظت کند. یک معاملهگر در بازارهای مالی، به کمک مدیریت سرمایه، میتواند خطرات و ریسکهایی که ناشی از افت قیمت است را پوشش دهد. در واقع احتمال اینکه به کمک مدیریت سرمایه بتوانید سود خود را افزایش دهید، بسیار بیشتر است.
بودجهبندی در بازارهای مالی
مطلب دیگری که در رابطه با موضوع این مقاله تحت عنوان مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی وجود دارد، بودجهبندی است. بودجهبندی نیز مانند مدیریت سرمایه، از اهمیت بالایی برخوردار است. در واقع در بودجهبندی، شخص به طور صحیحی یاد میگیرد که چگونه دارایی یا سرمایه خود را دستهبندی و در بخشهای مختلفی از آن استفاده کند. در بازارهای مالی، شخص سرمایهگذار یا معاملهگر به وسیله علم بودجهبندی، میآموزد که دستهبندی و بالانس مناسبی بین دارایی خود اعمال کند و تمام سرمایهی خود را در یک معامله پرخطر، قرار ندهد.
استفاده از رویکرد های مناسب در هر بازاری، از اهمیت بالایی برخوردار است. به عنوان مثال، فرض کنید شخصی دارای 5 میلیون تومان سرمایه است. بودجهبندی درست این شخص، او را وادار میکند که به میزان 1 میلیون تومان را پس انداز، 1 میلیون تومان را به عنوان قسط، 1 میلیون تومان را به عنوان هزینههای مختلف و باقی دارایی را به عنوان سرمایهگذاری استفاده کند. در چنین حالتی از برنامهریزی، دارایی این شخص به هیچ عنوان به هدر نمی رود و یک روند اصولی بین دارایی و سرمایهی شخص، به دست میآید.
مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی به چه عواملی متکی است؟
برای اینکه مفهوم دقیقی از مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی بدست بیاوریم و بتوانیم آن را در برنامهی خود قرار دهیم، لازم است از عواملی که به این موضوع مرتبط میباشند، اطلاعاتی بدست بیاوریم. در واقع مدیریت سرمایه در بازارهای مالی، به چندین مفهوم گره خورده است. نخستین مفهوم در این زمینه، شناسایی بازار و ساز و کار آن است. بازار بورس ایران، بازار ارزهای دیجیتالی، بازار فارکس، بازار سکه و طلا، بازار ارز و … از جمله بازارهای مالی موجود هستند که هر بازار متناسب با پتانسیلهایی که دارد، میتواند مدیریت سرمایه در تحتالشعاع خود قرار دهد. دومین عامل در این زمینه، کشش بازار است. در واقع شخص سرمایهگذار باید بداند که میزان کشش بازار مورد انتخاب، تا چه حدی است و برای اینکه بتوان نهایت بازدهی را از بازار کسب کرد، باید تا چه میزانی روی کشش بازار، تمرکز کرد.

سومین عاملی که روی مدیریت سرمایه تاثیر میگذارد، ریسک شخص معاملهگر است. حتما شنیده اید که میزان بازدهی و سودآوری با میزان ریسک، ارتباطی مستقیم دارد. البته که این موضوع در میزان زیان وارد شده به شخص نیز ارتباط دارد. در واقع میزان تاثیر پذیری دارایی در اثر نوسان با میزان ریسک شخص سرمایهگذار ارتباط مستقیم دارد. مورد چهارم، میزان مهارت و استعدادی است که شخص سرمایهگذار دارد. هر چه مهارت تریدر بیشتر باشد، سطح مناسب از مدیریت سرمایه نیز تغییر پیدا میکند. سرانجام مورد آخر، میزان نقدینگی موجود در شخص است که میتواند متناسب با آن، اقدام به معاملهگری و مدیریت سرمایه کند.
استراتژیهای مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی
برای اینکه بتوانیم از مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی به نحو مطلوبی استفاده کنیم، نیاز است استراتژیهای موجود در این رویکرد را بدانیم. در واقع برای برنامهریزی مناسب، 3 استراتژی پیش روی ما قرار دارد. استراتژی محتاطانه، استراتژی تهاجمی و استراتژی پوششی از 3 استراتژی رایج در این زمینه است. استراتژی محتاطانه، به استراتژی خاصی گفته میشود که در آن شخص، میزان کمتری از سود را ترجیح میدهد. او سعی میکند به اصل سرمایه، خدشه ای وارد نشود. این استراتژی معمولا در بین سرمایهگذارانی دیده میشود که دارای رویکرد بلند مدت هستند. هیجانات و نوساناتی که در بازار دیده میشود، روی عملکرد آنها تاثیری نمیگذارد. استفاده از صندوق با درآمد ثابت، از جمله استراتژیهای قابل مشاهده در این رویکرد است. مدیریت سرمایه، میتواند وظیفه تقسیم بندی سرمایه به بازارهای مختلف را داشته باشد.
دومین استراتژی، تهاجمی است. در این استراتژی، شخص سرمایهگذار علاقهمند به کسب سود بیشتری است و حاضر است ریسک بیشتر را بپذیرد تا میزان سود کسب شده نیز افزایش پیدا کند. این دسته از سرمایهگذاران و معاملهگران، معمولا دید کوتاه مدتی به بازار و سرمایه خود دارند. به عنوان مثال خرید و فروش سهام را میتوان جزء این دستهبندی قرار داد. سرانجام دستهی آخر، استراتژی پوششی است. این استراتژی یک حالت متعادلی بین استراتژی تهاجمی و استراتژی محتاطانه است. این استراتژی نه بسیار ریسکی است که سرمایه را به خطر بیندازد و نه به قدری کم ریسک است که سود چشمگیری به شخص ندهد. بنابراین میتوان ریسک و بازده این استراتژی را به میزان مطلوبی تعیین کرد.

چگونه به بهترین شکل ممکن از مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی استفاده کنیم؟
برای اینکه بتوانید از مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی به بهترین شکل ممکن بهره ببرید، نیاز است از چندین دستورالعمل پیروی کنید. بدیهی است که با شناسایی موارد فوق، میتوانید به خوبی از سیستم مدیریت سرمایه استفاده کنید و بازدهی مناسب را بدست بیاورید. نخستین موضوع، تشکیل سیستم معاملاتی شخصی میباشد. یک معاملهگر به هنگام یادگیری علم معامله، با انبوهی از اطلاعات و مفاهیم رو به رو میشود. این روشهای مختلف، برای هر بازار و هر حالتی، متفاوت است. بنابراین انتظار میرود معاملهگران برای کسب بهترین نتیجه، سیستم معاملات شخصی خود را اعمال کنند و بهترین روشها را که مختص خود هستند، انتخاب کنند. حد سود و زیان میتواند یک استراتژی کارا برای هر معاملهگری باشد.
مورد بعدی که برای هر معاملهگری مهم و بسیار حیاتی است، مقرر کردن حد سود و زیان است. هر معاملهگر قبل از اینکه وارد معامله شود، از احتمال کسب سود یا زیان مطلع نیست. او نمی تواند انتظار صد در صدی را از یک معامله داشته باشد. در چنین حالتی، انتظار میرود معاملهگر نقاط حیاتی و مهم را روی چارت دارایی مشخص کند. پس از آن، میزان سود یا زیانی که میتواند انتظار دارد را مشخص کند. اگر روند برخلاف میل او پیش برود، با حداقل زیان خارج و اگر روند مطابق با میل او پیش برود، با میزان سود منطقی از بازار خارج شود. مورد سوم و آخر، عدم تصمیمگیری احساسی در بازارهای مالی است. ضرر و زیان، جزئی از بازارهای مالی است و تریدر نباید در این زمان، از احساسات خود استفاده کند. تصمیمهای احساسی، نتیجهای جز از دست دادن سرمایه ندارد.
بررسی رویکردهای شخصی و نتایج حاصل از آن
یک موضوع مهم در رابطه با مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی وجود دارد و آن هم بررسی نتایج است. ممکن است یک تریدر با رعایت تمام موارد مورد نیاز وارد بازارهای مالی شود ولی با این حال، باز هم شکست بخورد. این موضوع ریشه در یک موضوع و آن هم بررسی نتایج دارد. در واقع ممکن است شخص بخاطر رویکرد معاملاتی اشتباه، دچار ضرر و زیان شود و همین موضوع، استراتژیهای وی را در مدیریت سرمایه با شکست روبرو کند.
علاوه بر این، ممکن است بازار مورد انتخاب، از رکود یا پتانسیل مناسب برای حرکت برخوردار نباشد و شخص با اعمال تمام شرایط مناسب، باز هم دچار شکست شود. تمام این موارد، لزوم بررسی نتایج حاصله را ضروری میکند. تریدر میتواند پس از معامله، نقاط قوت، نقاط ضعف و رویکردها و استراتژیهای خود را بررسی کند و متناسب با آن، برنامهی مدونی را تشکیل دهد. حتما پس از هر شکستی، نتیجه بدست آمده را بررسی و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید.
یکی از موارد مهمی که معمولا تحت تاثیر این عامل پیش میرود، این موضوع باشد که تریدر زمان زیادی را پای چارت و کامپیوتر نشسته باشد و اخبار زیادی را بررسی کرده باشد؛ اما به میزان تلاشی که کرده است، نتیجه نمیگیرد و اغلب اوقات، دچار زیان میشود. این موضوع ممکن است موارد زیادی را شامل شود. استراتژی نادرست، استفاده از الگوی غلط، عدم پتانسیل بازار، حرکت در خلاف جهت بازار، استفاده از ابزار نادرست و … از جمله این موارد است. در این حین، توصیه میشود افراد پس از خارج شدن از معامله، عملکرد خود را بررسی کنند و نقاط قابل ترمیمی که وجود دارد را شناسایی و در معاملات بعدی از آنها استفاده کنند.

اصول مهم مدیریت سرمایه
- تعیین اینکه چه میزان سرمایهای را میخواهید وارد معامله میکنید. در واقع برای ورود به معامله چند درصد از کل سرمایه را در نظر میگیرید.
- چه نوع معاملهای را وارد میشوید. آیا از نظر تکنیکالی این موقعیت مناسب ترید است؟ نسبت سود به ضرر چه میزان است؟ پاسخ به تمام این سوالات میتواند نتیجه خوبی در مدیریت سرمایه داشته باشد.
- مشخص کردن ریسک بسیار حائز اهمیت است، اینکه چه میزان از سرمایه را برای ریسک در نظر بگیریم و با تعیین ریسک معامله، میزان سرمایهی مورد نیاز را برای معامله پیشرو را محاسبه کنیم.
- مشخص کردن میزان سود و ضرر در معاملهای که میخواهیم وارد شویم. در واقع نسبت حد سود به حد ضرر را محاسبه کرده و به نسبت مقدار مشخص شده، سرمایه خود را بودجهبندی میکنیم تا کمترین ریسک را به همراه داشته باشد.
- فعال کردن استاپ لاس در معامله و جلوگیری از زیان بیشتر، هنگامی که بازار طبق تحلیل ما پیش نمیرود.
- مشخص کردن میزان ضرر در معاملات به میزان ریسکپذیری معاملهگر بستگی دارد. البته باید این اصل را هم در نظر بگیرید که مهمترین اصل در مدیریت سرمایه، حفظ اصل سرمایه است. بنابراین سعی میکنیم با کمترین ریسک در بازارهای مالی فعالیت کنیم تا سرمایه خود را دچار ریسک بسیار نکنیم.
آموزش مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی
همانطور که در طول این مقاله خواندهاید، مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. این موضوع باعث میشود سرمایهی معاملهگر، تحتالشعاع ریسک وی قرار نگیرد. اهمیت این موضوع به قدری زیاد است که در تمام دورهها و مطالب آموزشی، به آن پرداخته شده است. افراد میتوانند با مطالعهی آنها، از مفاهیم جذاب و ارزشمندی برخوردار شوند. در گروه مالی اینوستپ، مدیریت سرمایه و بودجهبندی بازارهای مالی توسط آقای لطیف آهی ارائه شده است. معاملهگران میتوانند این مبحث مهم که تاثیر بسزایی در معاملات دارد را از صفر تا صد و به صورت اصولی، آموزش ببینند.
در دوره کامل آقای آهی ( دوره تریدر حرفهای ) که از صفر تا صد بازارهای مالی در آن وجود دارد؛ نیز به مبحث مدیریت سرمایه اشاره شده است. علاقهمندان به این مبحث، میتوانند این دوره یا دوره مدیریت سرمایه را دریافت کنند و خود را در بازارهای مالی به ثبات در موفقیت، بدل کنند.
جلوگیری از لیکوئید شدن با مدیریت سرمایه وبودجهبندی در بازارهای مالی
شاید شما هم بارها شنیده باشید که استفاده از لوریج در معاملات ریسک بالایی دارد و امکان لیکوئید شدن و یا صفر شدن سرمایتون بسیار است. درصورتیکه اگر شما مدیریت سرمایه و بودجهبندی اصولی و حرفهای را بلد باشید، ریسک معاملات را میتوانید خیلی پایین بیاورید. در نتیجه امکان لیکوئید شدن برای شما اصلا وجود ندارد و با فکری آسوده میتوانید از اهرمهای بالا در معاملات خود استفاده کنید و سود خوبی هم کسب کنید.
مدیریت سرمایه از نگاه بیشتر افراد اینگونه است که سرمایه خود را به چند قسمت مثلا ۵ یا ۶ قسمت تقسیم کنند. هر قسمت را وارد یکی از معاملات خود کنند؛ در صورتی که این بینش کاملا اشتباه است. مدیریت سرمایه و بودجهبندی حرفهای طبق اصول خود و فرمولهایی که دارد، انجام میشود. شما باید تمام این تکنیکها را رعایت کنید تا معاملاتی بیخطر و بدون ریسک داشته باشید.
کلام آخر
در این مقاله سعی شد تمام اطلاعات مناسب و مفیدی که در رابطه با مدیریت سرمایه و بودجهبندی در بازارهای مالی وجود دارد، ارائه شود. قطعا با خواندن این مطلب، به این باور رسیدهاید که مدیریت سرمایه تا چه میزانی میتواند در موفقیت یک معاملهگر، سهیم باشد. بنابراین اگر تاکنون به این موضوع با ارزش به قدر کافی دقت نکردهاید، توصیه میکنیم حتما آن را جدی بگیرید. ممکن است در صورت عدم موفقیت آنچنانی در بازارهای مالی، یکی از عواملی که در این شکست وجود دارد، همین مدیریت سرمایه باشد. در انتهای این مقاله، امیدواریم که به علم و دانش شما افزوده باشد و مبحث مهمی به نام مدیریت سرمایه در ذهن شما تداعی شده باشد. امیدواریم این مقاله برایتان مفید بوده باشد و از آن اطلاعات زیادی را دریافت کرده باشید.