آموزش روانشناسی معاملات
اگر در هر بازاری مالی مثل بورس، بازار ارز دیجیتال، فارکس و… کار میکنید باید بدانید تنها داشتن اطلاعات یا دانش مالی نمیتواند شما را به موفقیت برساند. در این بین علاوه بر اطلاع شما از اخبار و وقایع دنیا همچنین داشتن دانش مالی، کنترل هیجانات و به نوعی غلبه بر نفستان میتواند به شدت بر روی دست آوردتان تاثیر بگذارد. روانشناسی معاملات، یکی از مهارتهایی است که اگر در این بازارها کار کرده باشید، قطعا با آن آشنایی خواهید داشت.
این نوع روانشناسی کمک میکند تا شما از تصمیمات هیجانی و به گونهای غیرمنطقی دوری کنید. به طوری که اگر بخواهیم سادهتر این مفهوم را توضیح دهیم باید بگوییم روانشناسی معاملات کمک میکند که بر اساس قرار گرفتن تحت شرایط مختلف علم و دانش خود را در لحظه از دست ندهید و بتوانید با کنترل بر شرایط و احساسات، ابتدا موضوع را بررسی کرده، سپس اقدام به تصمیمگیری و انجام آن کنید.
در ادامه این مقاله سعی میکنیم با گفتن تمامی نکات مربوط به این موضوع، به شما کمک کنیم تا بتوانید با تقویت مهارت گفته شده، به سطحی برسید تا تمامی عملکردتان برحسب منطق باشد.
روانشناسی معاملهگری چیست؟
در ابتدا مفهوم ساده این موضوع را در اختیار شما قرار دادیم اما برای درک این موضوع نیاز به یک تعریف جامع و کامل از آن داریم. روانشناسی در هر حوزهای میتواند به فرد کمک کند تا رفتار و فرآیندهایی که توسط یک فرد انجام میشود را پیشبینی کند و سپس با علمی که دارد به تغییر یا کنترل آن بپردازد. پس وقتی از روانشناسی در حوزه بازارهای مالی صحبت میکنیم، میتوانیم پیش بینی کنیم که این روانشناسی به رفتارها، عملکرد و تصمیمات معاملهگران میپردازد.
به طور طبیعی اتفاقات و وقایع مختلفی که از کودکی تا سنین نوجوانی برای ما رخ میدهد میتواند بر روی اعمال و رفتار ما تاثیر گذار باشد. این موضوع بر تصمیمگیریهای مالی نیز به شدت تاثیرگذار است پس کنترل آن که تنها با کمک یادگیری این مهارت، امکانپذیر است.

اهمیت روانشناسی معاملات
همانطور که گفتیم برخی رفتارهایی که ممکن است ریشه در کودکی ما داشته باشد یا در طول زندگی با ما عجین شده باشد، بر میزان سوددهی ما تاثیر گذار است. به طور مثال افرادی که به شدت قدرت ریسکپذیری پایینی دارند، ممکن است سالیان سال طبق یک معامله جلو بروند و به دلیل ترس از ضرر تغییری در آن ایجاد نکنند. یا تمام افرادی که از حرص و طمع بیش از حد بهرهمند هستند، تصمیمات نا به جایی میگیرند تا سودی غیرقابل باور به دست بیاورند؛ اما طی همین تصمیم ممکن است هر آنچه که دارند را نیز از دست بدهند یا حتی این طمع گاهی اوقات باعث میشود تا معاملهگران آنجایی که باید به یک معامله پایان ندهند و به طمع سود بیشتر، بازار نزولی آن معامله را نیز حس کنند.
با مثالهای گفته شده که تنها بخشی از اتفاقاتی است که درون ما میافتد و آینده ما را دگرگون میکند، میتوانیم بفهمیم رفتار ما همیشه به صورتی که فکر میکنیم بر حسب منطق و عقل نیست و همین موضوع به طور کامل میزان اهمیت این نوع روانشناسی را به ما نشان خواهد داد.
در واقع هیجان، ترس و طمع سه عامل مهم و تاثیرگذار بر روی عملکرد یک معاملهگر به شمار میروند که هر چقدر هم معاملهگر از علم کافی و هوش مالی بالایی برخوردار باشد، اما در کنترل و استفاده از هر کدام از این سه مورد، ناتوان باشد، در معاملات خود دچار مشکل خواهد شد. بنابراین روانشناسی معاملات بهطور کلی هنر دستیابی و کنترل موارد ذکر شده است.
مالی رفتاری
زیر شاخهای از اقتصاد رفتاری را مالی رفتاری تشکیل میدهد که بررسی هر دوی آنها در زیر مجموعه روانشناسی معاملات قرار میگیرند. این مفهوم به ما کمک میکند تا بفهمیم انواع سوگیریها و تاثیرات روانی که ممکن است منطق را بعد از تصمیمگیری احساسی به جریان بیندازد، کدامند؟
مالی رفتاری اصولا شامل موارد زیر است:
حسابداری ذهنی
این مفهوم برای اولین بار توسط فردی به نام ریچارد تیلر برنده جایزه نوبل اقتصاد بیان شد. طبق تعریف این مفهوم، حسابداری ذهنی را عمل موثری باید بدانیم که به طور مستقیم بر تصمیمگیری مالی ما تاثیر میگذارد و به دنبال حقیقت منطق پولی ما است. یا به طور سادهتر این مفهوم نشان میدهد افراد مختلف برای تخصیص پول خود چه اهدافی را دارند.
رفتار گله
یکی از رفتارهایی که بسیار در اقتصاد میبینیم، رفتار گلهای (تودهای، جمعی) است. این رفتار باعث می شود مردم به طور خودآگاه یا ناخودآگاه به طور جمعی به یک سمت سوق پیدا کنند و همهگی شروع به معاملهای مشترک کنند.
البته این مورد در برخی موارد به این دلیل اتفاق میافتد که ما از سر احترام و اعتقاد به برخی حرفهایها شروع به انجام معاملهای میکنیم که آنها توصیه کردهاند و به دلیل ایمان به اینکه آنها همواره در کارهای خود سود میبرند دیگر عقل و منطق را چاشنی این تصمیمگیری نمیکنیم.

به غیر از دو مورد گفته شده مورد دیگری که میتواند باعث انجام این کار شود، میل عقب نماندن یا از دست ندادن یک چیزی است که همه از آن بهرهمند هستند. این مورد آنقدر در میان مردم باب شده تا جایی که ضرب المثل معروف مردم ((خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو)) شده است که این مورد در بازارهای اقتصادی جایی ندارد.
شکاف عاطفی
شکاف عاطفی به تصمیمگیری بر حسب هر نوع احساسات چون خشم، طمع، اضطراب، ترس، هیجان و… اشاره میکند. این بروز شدید احساسات دلیل اصلی برای تصمیمگیریهای نامطمئن و به دور از منطق است.
لنگر انداختن
یکی دیگر از رفتارهای خطرناکی که افراد مختلف در خصوص تصمیمگیریهای مالی انجام میدهند، تکیه بر اطلاعات اولیهای است که به دست آوردهاند. این رفتار به اصطلاح لنگر انداختن ذهن در یک قسمت از اطلاعات است که در نتیجه آن ما میتوانیم جانبداریهای بیمنطق یا تصمیمگیریهای نادرست را شاهد باشیم. طبق این نظریه افراد مختلف روی اولین چیزهایی که به آنها ارائه شده است، گیر میکنند و تصمیمگیریهایشان را بر همان اساس انجام میدهند.
برای درک این نظریه بهتر است به برخی خدمات اپلیکیشنهایی اشاره کنیم که در آن، در باز نشر یک آگهی ،به صاحب آگهی این اجازه را میدهند تا با مبلغی اضافهتر آگهی خود را طی چند روز در صدر لیست قرار دهد. این کار در حقیقت گیر انداختن ذهن شما در همین مفهوم ((لنگر انداختن)) است.
خود اسنادی
خود اسنادی نیز یکی دیگر رفتارهای نابههنجاری است که باید در بحث روانشناسی معاملات و مالی رفتاری به آن بپردازیم. این مفهوم به طور کامل از اعتماد به نفس بیش از حد سرچشمه میگیرد، به طوری که فرد با اعتماد به دانش و رفتار خود در هر زمینهای و حتی زمانی که خودش میداند راه غلطی رفته، خود را از دیگران بالاتر میداند؛ به همین سبب نه از دانش جدید و نه از تجربه دیگران استقبال نمیکند.
خطاهای موجود در بحث مالی رفتاری
به غیر از 5 مورد بالا که در حوزه مالی رفتاری به آنها اشاره کردیم، چند خطا با عناوین مختلف نیز وجود دارند که ممکن است در تصمیمگیریهای ما تاثیرگزار باشند. این خطاها عبارتاند از:
خطای نسبت دادن
در این خطا افراد حس میکنند نتیجه مطلوبی که در کنار وضعیت خوب بازارهای مختلف مثل ارز دیجیتال یا بورس به دست آوردهاند، حاصل تصمیمگیری و اطلاعات بیش از حد آنها است. این خطا که خطای نسبت دادن به خود نامیده میشود، گاهی حاصل مورد خود اسنادی است که باهم بررسی کردیم.
خطای تائید
در این خطا افراد مختلف به دنبال اطلاعاتی هستند که دانستههای قبلیشان را تکذیب نکند. به همین سبب همواره به دنبال اطلاعات هستند، اما در حقیقت چیزی به آنها افزوده نمیشود.
خطای تجربی یا دسترسی
خطای تجربی زمانی اتفاقی میافتد که طی آن افراد مختلف حس میکنند که ممکن است اتفاقی که در گذشته برای آنها اتفاق افتاده، تکرار شود. این درحالی است که اگر از علم آمار خبر داشته باشیم باید بدانیم احتمال وقوع هر اتفاقی مستقل از یکدیگر است.
خطای زیان گریزی
رواشناسی معاملات به ما میگوید که گاهی ممکن است در بین افرادی که شادی حاصل از سود آنها کمتر از ناراحتی حاصل از زیانشان باشد، خطای زیان گریزی رخ دهد. طبق این خطا افراد در هنگام معاملات به جای تفکر به سود بیشتر به کمتر زیان کردن میاندیشند. همین تفکر و توجه به زیان، تمام تمرکز و انرژی آنها را روی زیان قرار میدهد که حاصل خوبی را در پی نخواهد داشت.
خطای آشنایی
در این خطا معاملهگران مختلف ترجیح میدهند در شرکتها یا جاهایی سرمایهگذاری کنند، که حداقل یک سطح پایین آشنایی با آنها دارند. برای مثال ترجیح این افراد سرمایهگذاری روی شرکتهای داخلی یا محلی است که ممکن است بسیار سودآور باشند اما حصر خود در این مورد قطعا زیان بار است.
راههای جلوگیری از رفتارهای غیرمنطقی
حال که با انوع مشکلات، خطاها و سوگیریها آشنا شدیم بهتر است به کارهایی اشاره کنیم که میتوانند در جهت جلوگیری از انجام این کارها قد علم کنند.
داشتن استراتژی و تنظیم قوانین
اگر میخواهید فردی موفق در بازارهای مالی باشید، باید قبل از هر چیزی قوانین و استراتژی مختص خود را داشته باشید. این قوانین باید تمام زمینهها مانند ورود یا خروج به معاملات را در بگیرد تا در هنگام بروز مشکل و بحران بتوانید طبق چارچوبی خاص و به دور احساسات شدیدی که با آنها درگیر هستید رفتار کنید. در این بین داشتن حد ضرر یا حد سود نیز به شدت کمک کننده است.
بعد از نوشتن این قوانین برای خودتان، بهتر است با تکرار و تمرین خود را پایبند به انجام این موارد در هر شرایطی بکنید، البته این مورد به این معنا نیست که قوانین و استراتژی خود را بر اساس اطلاعات به روز آپدیت نکنید و به اصطلاح موجود در روانشناسی معاملاتی، دچار لنگر انداختن ذهنی یا خود اسنادی شوید.
ارزیابی عملکرد به صورت دورهای
برای کاهش تاثیرات عاطفی یا جلوگیری از خطاها بهتر است هر چند وقت یکبار به طور کلی عملکرد خود را ارزیابی کنید تا ببینید در جایی و به طور ناخواسته دچار خطاهای گفته شده یا سوگیری شدهاید یا خیر؟
به طور مثال این بررسی و ارزیابی به شما اثبات میکند که احتمال تکرار یک زیان و مشکل به شدت پایین است و شما را از خطای تجربی دور میکند.
البته این مورد علاوه بر مزیت بالا به شما کمک میکند تا تجربه گذشته خود را در زمینه زیانهای متحمل شده بررسی کنید و تکرار آن جلوگیری کنید و همچنین موفقیتهای خود را نیز یادآور شوید و امید بگیرید.
غلبه بر طمع
جمله ((کمی سود بیشتر)) میتواند تمام آنچه را که ساختید را آوار کند. غلبه بر طمع سختترین راهی است که میتوانید در یادگیری روانشناسی معاملاتی طی کنید. برای غلبه بر این حس ذاتی بهتر است به راهکارهای زیر توجه کنید:
- داشتن برنامهریزی معاملاتی و پایبند بودن به آن
- در هنگام فکر به بی نقص بودن سریع جلوی خود را بگیرید زیرا در ادامه آن، تمام پلن معاملاتی خود را از بین میبرید.
- به تعداد معاملات خود دقت کنید، اگر در یک هفته از تعداد 4 معامله به 15 معامله رسیدید باید به طمع خود شک کنید!
- میزان شکرگزاری را در خود بالا ببرید. اگر به آنچه که دارید در کنار پیشرفت معقولانهتان راضی باشید، هیچگاه به طمع دچار نخواهید شد.

درک ترس
اخبار مختلف که در بازار معاملاتی به دست افراد میرسد ممکن است میزان ترس را در آنها بالا ببرد، حال برای غلبه بر این مورد باید در ابتدا به طور واضح برای خود مشخص کنید که از چه چیزی میترسید؟
بعد از این مورد بسیاری از ترسها از بین می رود زیرا با درک درست شرایط و دور شدن از هیجان آنی میفهمید ترسی بی مورد داشتید.
دومین راه برای غلبه بر ترس این است که قبل از ورود به هرکاری مشکلات مختلف را پیشبینی کنید و برای مواجهه با آنها آمادگی داشته باشید. این چنین در هنگام قرارگیری در موقعیتهای مختلف آمادگی دارید و ترس بر شما چیره نمیشود.
کلام آخر
در آخر باید بگوییم که هرچه اطلاعات و دانش مالی داشته باشید، اما بر خود و هیجاناتتان مسلط نباشید، آدم موفقی در حوزه بازارهای مالی نخواهید شد. در این مقاله تمام سعی ما بر این بود که با خطاها و مشکلات رفتاری خود در ابتدا آشنا شوید و سپس با راهکارهای ارائه شده آنها را تغییر دهید.
گروه مالی اینوستپ با مدیریت آقای لطیف آهی در دوره هوش معاملهگری تمام این راهکارها را به صورت اصولی و جامع به شما آموزش میدهد و شما با تکنیکهایی که میآموزید، میتوانید معاملات بهتری را رقم بزنید.
اما در این بین سعی کنید در ابتدا واقعبین باشید تا مشکلات خودتان را بپذیرید، سپس پرتلاش و پر امید باشید تا بتوانید در جهت تغییر آنها قدم بردارید.
دیدگاهتان را بنویسید